مردی را بر صلیب می کنند
چهارشنبه 88/3/20 11:23 عصر| | نظر
«مردی را بر صلیب می کنند»
اینجا انتخابات است
پایگاه مردم سالاری دینی
در وقاحتی بی کرانه
مردی را بر صلیب می کنند
به جرم این که 2 بار به روستای ما آمده است
و با پیرمردان دست چروکیده روستایی دست داده است
و پیر زنان ایتالیایی برای او کل زده اند
اینجا انتخابات است
پایگاه بر دار رفتن مردی
که پرچمی سه رنگ را
بر درفش زمین مانده شهدا علم کرده است
اما اسکندران خودی بر کاکل تخت جمشید انقلاب
آتش فتنه ای می اندازند ...
و من شاعر شوم، به دنبال قیافه ای برای «غیرت»
تمام فرهنگ لغت های خاورمیانه را بگردم ...
اینجا انتخابات است
پایگاه پول و پلو و پوستر
«مبل و اتومبیل و موبایل»
همه چیز راه «سبز» و «سیاه» دیدن
اینجا تلویزیون است:
بینندگان محترم!
به فیلم سینمایی من توجه فرمایید:
من دلسوز انقلابم،
می خواهم فرودگاه امام را بین المللی کنم ...
امام فقط یک روشنفکر بود
این را فقط من می دانم، همسرم شاهد است
«در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
و آن شاهد بازاری و این پرده نشین باشد»
بینندگان محترم:
این سیدی که در جنوب لبنان
نوای «انا ابن فاطمه(س)»
«کیست مرا یاری کند» سر می دهد
سید خودی نیست
منافع ملی را می گویم
چیز را می گویم
غزه خواهر خرمشهر نیست
مقصر اصلی احمدی نژاد است
اینجا انتخابات است
ما باید جهانی شویم اهل تبانی شویم
حتی اگر گاومیش های جمهوری خواهان
خلیج فارس را درو کنند
باید نمایشگاه نقاشی برپا کنیم
و از گفتگوی تمدن ها حرف بزنیم
من معتقدم جانبازان شیمیایی را مرخص کنیم
بگذلرید سفارت آلمان نفس عمیق بکشد
«بگذارید که احساس هوایی بخورد»
جهان تشنه یک گورباچف دیگر است
ما باید جهانی شویم
هیأت دولت چرا به سفرهای استانی می رود
دولت باید آدامس بجود اسب سواری کند
جوک بگوید تا مردم شاد شوند
دولت باید پسته بخورد
و شعور ترسیدن از آمریکا را داشته باشد
وزرا در وبلاگ هایشان قلیان بکشند
از پنجره کاخ هایشان به مناطق محروم توجه کنند
اینجا انتخابات است
پایگاه بر صلیب رفتن مردی
که صورتش را بر قبر غریب شهدا می گذارد
و چهره اش در بندرعباس آفتاب سوز شده است
تا تنگه هرمز قباله خانوادگی
شیخ زاده های بادکنکی نشود
و جزایر قشم و کیش
قوم و خویش
ریاض و قاهره نباشند ...
با هیچ رنگی نمی بازد هیچ رنگی را به بازی نمی گیرد
نه سبز است و نه سپید است و نه قرمز
او سبز است و سپید است و قرمز است ...
«کاوه کاوه کاوه» از دختران این ملت پاسداری می کند
او از نسل کاوه آهنگر است
او هم پیاله هیچ یک از شیوخ عرب نیست
با توله طلحه های انقلاب
و آن زبیر سفید الاسلام، شمشیر از رو می بندد
اما به هیچ کس فحش نمی دهد
هر وقت سرود «وطنم وطنم وطنم» را می شنود
بی اختیار اشک می ریزد و در شام غریبان غزه
خار از پای کودکان در می آورد
و یتیمان شهدا را در آغوش می گیرد
دلش می خواهد از علقمه فرات
برای همه سال های قانا مشک آبی ببرد
بی آن که به گندم ری لب بزند
من از میان غوغای این رنگ بازان
و کبوتر بازان و سیاست بازان
صدای هق هق رقیه ای را می شنوم
که 14 قرن است در غبار غربت
به دنبال دستان بریده عمویش
از نیل تا فرات گریه می کند
و کسی نیست که مرهمی بر پهلوی شکسته اش باشد
ناله زینبی را می شنوم که در خرابه هولوکاست
بازوانش آماج چکمه های آریل شارون است
اما آقای دلسوز الانقلاب در دانشگاه تهران
از روشنفکری امام حرف می زند
اینجا انتخابات است
پایگاه بر دار کردن مردی
که چهره اش تکیده است سیه چرده است
و هیچ گاه از پله کان کاخ الیزه با تمسخر بالا نرفته است
و در گودال یادمان شهدای شلمچه نماز زیارت می خواند
پیشانی بر تربت شهیدان می گذارند
و خون شهدا را کهنه نمی داند
و از تهمت خرافه پرستی نمی هراسد
من او را در نهج البلاغه پیدا کردم
جوشن صغیر می خواند
او سر به زیر است
او سر بلند است (همیشه)
شاعر: قادر طراوت پور (از شما شاعر عزیز بسیار متشکرم – همیشه موفق باشید)
غیرآرشیویها
پیوندها
-
سجاده ای پر از یاس
ارتش دلاور
شلمچه
xXx رنـــــــــــگـــــــــارنـــــــــــــــگ xXx
کلام دل
سیستان
دوست تو
عاشق مهدی(عج)
ایران زندگی! کاملترین سایت همسریابی و ازدواج در ایران
جوان مسلمان
انتخاب دهم
2 شهید
خبرنگار مسلمان
دعا کلید ظهور
دست از طلب ندارم، تا کام من بر آید
شقایق - پروانه
کمربندها را ببندید
دعا کلید ظهور(اللهم عجل لولیک الفرج)
عدالت و پیشرفت توامان
در سایه سار عشق
« .: دولت یار .: »